۱۳۹۱ آذر ۳, جمعه

آیا تشکیل یک شورای انتقالی فراگیر برای ایران ممکن است



مقالۀ  "کشورهای غربی کدام شوراهای انتقالی قدرت در ايران را به رسميت بشناسند؟"  نوشتۀ خانم مهناز هدایتی در سایت گویا به درستی معضل تشکیل یک شورای انتقالی را نقد نموده و زمینه ادامۀ بحث در این امر مهم را فراهم نموده است .

  آنچه از عنوان مقاله بر میآید اولویت "قدرتهای غربی" در قبول  شورای انتقالی و رسمیت دادن به آن توسط آنان  است که در چهار چوب روند شکل گیری حکومتهای جدید امری ناگزیر می نماید.

 بیان دیگر این وضعیت ، که مقاله فوق بر آن استوار است  محوریت  قدرتهای بیگانه در  ایجاد آشوب ، طرح کودتا و یا شروع یک انقلاب در کشورهای در حال تحول  است.    نتیجۀ قهری این باور  که تمکین و گردن نهادن به امری  واقع و ناحق میباشد،  قبول  سلطۀ بیگانه بر حکومت بعدی و ترسیم خط سیر  سیاسی  آینده کشور  از سوی آنان خواهد بود. شواهد و نمونه های متعدد این واقعیت بخصوص در  در دهه های اخیر نیاز به باز گویی  ندارند.

گروههای سیاسی که اخیراٌ گردهم آیی های متعددی را بدون عاقبت اندیشی برای تشکیل یک شورای انتقالی تشکیل داده‌اند  با دو مشکل بنیادی روبرو هستند . مهمترین این مشکلها  نگاه سنتی کنشگران سیاسی و گردانندگان گروههای فوق  به جوهرۀ دموکراسی  میباشد. توضیح آنکه نکتۀ انحرافی در طرح مسائل سیاسی  در این است که غالباٌ   بعنوان پیش فرض و یک اصل مسلّم،  منشآ  حق و  حکومت را ، دموکراسی زور محور  و ابزار رایج آن نظیر قانون اساسی ، اصالت حزب سیاسی  و انتخابات کاربردی  می دانند .  چنین  باوری  جز به انحراف از  اهداف دموکراسی و ادامۀ سلطۀ زور و تزویر  منجر نشده و نخواهد شد .  از زمان انقلاب مشروطه در ایران چنین افکار و  تجربه های  القایی و تقلیدی دائماٌ در حال تکرار بوده و همچنان به کج روی حود ادامه میدهند. چون ادامۀ این قسمت نسبتاٌ مفصل و  در حوصله این نوشته نمیگنجد بیش از این    وقت شما را نمیگیرم ولی برای اطلاع بیشتر در مورد  این مسئله و یکی از راههای  گذر از موانع پیشرفت دموکراسی  که کار را به وضع کنونی کشانده میتوانید به خلاصۀ موضوع در     (این +لینک)   مراجعه فرمایید .

 دومین مسئله برای گروههای فوق، نیاز فوری به عنصر مادی و احتیاج آنها به پشتیبانی دیگران میباشند و این درست نقطه ضعفی است که این تشکلها  را زمین گیر و در دام قدرتهای خارجی یا خود رژیم  گرفتار مینماید .

راه برون رفت از این دایرۀ بسته،  در نوشته ای با عنوان "طرح واره‌ای برای رهایی"  (در   این جا  )وجود دارد که خلاصۀ آنر ا ذیلاٌ نقل مینماید:

اگر کارشناسان و متخصصین فرا حزبی و یا اعضای گروههای سیاسی ،بدون برچسبهای سازمانی خود در نهادهای رسمی خارج از کشور   نظیر  کانونها ، اصناف و مردم نهادهای ثبت شدۀ ایرانیان در خارج از کشور و از آن طریق در مراکز کمیونیتی هایی  که هم اکنون در کشورهای مختلف  وجود دارند ، شرکت نمایند و با تشکیل اتحادی خوشه ای برای همه کمیونیتی ها  (لا اقل به لحاظ ارتباطی و نه الزاماٌ ساختاری)، میتوانند استفاده از  بهترین نظرات کارشناسی شده را بعنوان منتجّه و فصل مشترک تمام نحله های فکری و نماد یک دموکراسی کامل به جوامع ایرانی معرفی و خود   مورد عمل قرار دهند .

 در چنین صورتی  امکان مخالفت و کار شکنی در کار آنان  یا گرو کشی و سواری گرفتن  بیگانگان از یک شورای انتقالی فراگیر غیر ممکن بوده و قطعاٌ چنین شورایی مورد اقبال جوامع  ایرانی برون مرز نیز واقع خواهند شد.

 در این صورت استفاده از امکانات مختلف قانونی در کشورهای مختلف  نمیتواند هیچ تعهدی را به این ساختار تحمیل نماید. مضافاٌ آنکه یاری دهندگان ایرانی  به این سازمان با توجه به شفافیت مالی آن مطمئن خواهند بود که کمکهای آنها بجا و درست هزینه شده و نیات آنها بر آورده میشود ،اگر چه با کنار گذاشتن خود نمایی  و کیش شخص پرستی و یا عمده نمودن یکی از سازمانها تشکیلات سیاسی   استفاده از امکانات ارتباطی گسترده ای که هم اینک در دسترس میباشد ، گرد همایی  فرا منطقه ای و تشکیل  کنفرانس حضوری نظیر آنچه را خانم هدایتی برشمرده اند به ندرت مورد نیاز خواهد بود . میتوان گفت که چنین روندی به بودجه کلانی احتیاج ندارد و کمکهای شخصی ایرانیان بخوبی جوابگوی نیازهای چنین شورایی میباشد . اگر ایرانیان از مجامع دانشگاهی ، کانونهای وکلا یا مراکز کمیونیتی معتبر در هر کشور  انتظار پیش قدم شدن در این باره را داشته باشند انتظاری به حق و شایسته است  .هر شخص و نهادی که بدون چشم داشت ، اندیشۀ نجات ایران از گردابهای فعلی را در سر  داشته باشد میتواند حتی با بر داشتن یک قدم در این راه چه از طریق مطرح نمودن موضوع در شبکه های اجتماعی یاتماس با نهادهای فوق الذکر و اعلام   خواستۀ خود در محل اقامت خویش در این راه کمک نماید.

صرف قبول کلی چنین پیشنهادی از سوی هر یک از سازمانهای  سیاسی و اعلام رسمی آن در بولتن خبری خود و ادامۀ خبر رسانی غیر سازمانی در این مورد ، حرکتی بسوی اتحاد ملی است .گام نهادن  در این حیطه بیانگر عدم وابستگی هر سازمان و تشکل به بیگانگان و معیار  صداقت و تعهد آنان به دموکراسی در ایران فردا خواهد بود.

 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر